نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌


تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات:12صفحه

 

 

 

 

 

 

 زرتشت‌ خداوند را به‌ نامهای‌ اَهورا ، مَزدا ، اَشا یا ترکیبی‌ از آنها و بیشتر به‌ نام‌ اَهورامَزدا و یا مَزدااَهورا و گاهی‌ هم‌ مَزدا اَشا خوانده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌: واژه‌ «اَهورامَزدا» در یسناهای‌ 2-28 و 1-53؛ واژه‌ «مَزدااَهورا» در یسنا 10-50؛ واژه‌ «مَزدااَشا» در یسناهای‌ 7 و 6-49 و 7 و 3-50؛ واژه‌ «اَهورا» در یسنا 5-28 و 3-44؛ واژه‌ «مَزدا» دریسناهای‌ 1-28 و 2-44 آمده‌ است‌). اَهورامَزدا به‌ چَمْ (معنی‌) هستی‌ بخش‌ ، سروردانا و داور هستی‌ است‌. آنچه‌ که‌ فردوسی‌ « خداوند جان‌ و خرد » خوانده‌ است‌.
اَهورا از اندیشه‌ اَه‌ به‌ معنای‌ هستی‌؛ مَزدا از ریشه‌ مَنَ به‌ معنای‌ منش‌ و خرد و اَشا به‌ معنای‌ راستی‌ و داد است‌. «اَشا» همچنین‌، هنجار (قانون‌) طبیعی‌ و خدایی‌ است‌ که‌ آفرینش‌، را سامان‌ می‌دهد و اندیشه‌، گفتار و کردار آدمیان‌ را ارزیابی‌ می‌کند. این‌ سه‌ نام‌، ویژگی‌ بنیادی‌ خداوند را که‌ هستی‌ (مطلق‌ وجود)، دانایی‌ (عقل‌) و داد (عدل‌) باشد، باز گو می‌کند. با توجه‌ به‌ اینکه‌ خداوند کلی‌ و مطلق‌ و آدمی‌ جزئی‌ و آدمی‌ جزئی‌ و نسبی‌ است‌؛ شناخت‌ خداوند با تواناییهای‌ محدود آدمی‌ و تعریف‌ او با واژه‌های‌ قراردادی‌ شدنی‌ نیست‌. با همه‌ی‌ اینها، آدمی‌ کوشاست‌ تا با خرد « مَنَ » وجدان‌ « دَاِنا » و بینش‌ ( بَاُدا » حقیقت‌ هستی‌ (وجود) را دریابد و دهنده‌هستی‌ (خالق‌) را بشناسد. خدایِ زرتشت‌، اَهورامَزدا، هستی‌ دهنده‌ و خرد است‌.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت‌

تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت


تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت

فرمت فایل :        Word    ( قابل ویرایش)         تعداد صفحات :  12صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معانی‌ اهورا
5-1- اشو زرتشت‌ خداوند را به‌ نامهای‌ اَهورا ، مَزدا ، اَشا یا ترکیبی‌ از آنها و بیشتر به‌ نام‌ اَهورامَزدا و یا مَزدااَهورا و گاهی‌ هم‌ مَزدا اَشا خوانده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌: واژه‌ «اَهورامَزدا» در یسناهای‌ 2-28 و 1-53؛ واژه‌ «مَزدااَهورا» در یسنا 10-50؛ واژه‌ «مَزدااَشا» در یسناهای‌ 7 و 6-49 و 7 و 3-50؛ واژه‌ «اَهورا» در یسنا 5-28 و 3-44؛ واژه‌ «مَزدا» دریسناهای‌ 1-28 و 2-44 آمده‌ است‌). اَهورامَزدا به‌ چَمْ (معنی‌) هستی‌ بخش‌ ، سروردانا و داور هستی‌ است‌. آنچه‌ که‌ فردوسی‌ « خداوند جان‌ و خرد » خوانده‌ است‌.
اَهورا از اندیشه‌ اَه‌ به‌ معنای‌ هستی‌؛ مَزدا از ریشه‌ مَنَ به‌ معنای‌ منش‌ و خرد و اَشا به‌ معنای‌ راستی‌ و داد است‌. «اَشا» همچنین‌، هنجار (قانون‌) طبیعی‌ و خدایی‌ است‌ که‌ آفرینش‌، را سامان‌ می‌دهد و اندیشه‌، گفتار و کردار آدمیان‌ را ارزیابی‌ می‌کند. این‌ سه‌ نام‌، ویژگی‌ بنیادی‌ خداوند را که‌ هستی‌ (مطلق‌ وجود)، دانایی‌ (عقل‌) و داد (عدل‌) باشد، باز گو می‌کند. با توجه‌ به‌ اینکه‌ خداوند کلی‌ و مطلق‌ و آدمی‌ جزئی‌ و آدمی‌ جزئی‌ و نسبی‌ است‌؛ شناخت‌ خداوند با تواناییهای‌ محدود آدمی‌ و تعریف‌ او با واژه‌های‌ قراردادی‌ شدنی‌ نیست‌. با همه‌ی‌ اینها، آدمی‌ کوشاست‌ تا با خرد « مَنَ » وجدان‌ « دَاِنا » و بینش‌ ( بَاُدا » حقیقت‌ هستی‌ (وجود) را دریابد و دهنده‌هستی‌ (خالق‌) را بشناسد. خدایِ زرتشت‌، اَهورامَزدا، هستی‌ دهنده‌ و خرد است‌.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جایگاه‌ ویژه‌ اهورامزدا در تفکر زرتشت

تحقیق در مورد شنودی اهورامزدا

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد شنودی اهورامزدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شنودی اهورامزدا


تحقیق در مورد شنودی اهورامزدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه14

 

فهرست مطالب ندارذ 

شنودی اهورامزدا

« سیمای آموزگار راستی »

 

کنکاشی در سیمای وخشور ایران آنگونه که از متون دینی برمی تابد

اشو زرتشت اسپیتمان ، هر گاه این نام را بر زبان جاری میکنم غرور و افتخار سراسر وجودم را می گیرد انگار که گم گشته خود را می یابم و تو گویی آتشی در رگهایم بجای خون جاریست و با بردن این نام در درون وجودم زبانه می کشد و نام او را فریاد میزند... چه بسیار افرادی که در درازای تاریخ در عشق این نام سوختند و چه بسیار مردمانی که با تحمل هزاران رنج کوشیدند این نام عزیز را زنده نگه دارند ، آتش ورهرام زبانه بکش زیرا که ما زنده ایم ، اندیشه مزدیسنی زنده است ، این سرزمین اهورایی زنده است و من زنده ام و می اندیشم...

نخواهی که باشد دلت دردمند    دل درد مندان بر آور زبند

 

ره نیک زرتشت آزاده گیر    چه ایستاده ای دست افتاده گیر

سیمای آن وخشور همواره در هاله ای راز آمیز در پس پرده تاریخ ایران و جهان پنهان مانده است، فرزانه ای که از یک سو فرهنگ ودایی و اوستایی را فراز بخشید و از سوی دیگر ، دانشمندان یونانی در پیشگاهش شاگرد وار ، زانو زدند. دامنه دیدگاه های او در درازای تاریخ ، فرهیختگانی چون فردوسی ، حافظ و سهروردی را در بر گرفت و فروزه هایش به گونه ای بس شگفت انگیز در تند باد زمانه همچنان روشنی بخش اندیشمندان ماند. آن نابغه بی همتا که بی شک باید وی را بنیانگزار اخلاقیات، فلسفه، عرفان، و  حتی شعر بشمار آورد. وی از دانش و بینش چنان ژرفی برخوردار بود که جهان شرق تا غرب همه جا او را حکیم خوانده اند. از فیساغورس تا افلاتون تا هگل و نیچه ، ستایشگر وی بودند. اما براستی او کیست؟ آیا همان انسان سخت کوشی است که گاتها بما نشان می دهد؟ مردی که با تحمل سختی ها و مرارتهای فراوان در راه بیدار کردن وجدان خفته مردمان جهان قدم بر می دارد، همان پولاد مردی که یک تنه با سیاهی جهل و پندارهای اهریمنی به پیکار بر میخیزد و آتش خرد گرائی را در اندیشه انسانها فروزان میکند.

زندگی راستین پیامبران را همیشه هاله ای از استوره فرا می گیرد هر چند در خلال استوره ها ،حقیقت های فراوانی نهفته است. افسانه ها به تدریج برگرد زندگی نامه واقعی حلقه می زنند و کم کم زندگی اساطیری را می سازد.این شکل گیری ممکن است در همان دوران زندگی پیامبر و یا در سالهائی نه چندان دور از زمان او یا در سده های بعدتر انجام گرفته باشد زندگی نامه اشو زرتشت نیز چنین مراحلی را گذرانده است.

استوره داستانی است سرشار از نمادهای آیینی و رمزی ، بویژه نمایه های کیهانی. برای نمونه ماه و خورشید و ستارگان و دیگر چهره های جهان هستی ،به سان انسان در می آیند و در پهنه پندارها ، به نقش آفرینی می پردازند. گاهی هم به گونه ای وارونه، این انسانهای زمینی هستند که به سیمای نیروهای آسمانی نمودار میشوند. تا کنون هیچ چهره ای مانند اشو زرتشت اینچنین سرشار از استوره پردازی نبوده است.

سیمای اشو زرتشت در بخشهای گوناگون اوستا و نامه های پهلوی :

زرتشت پاک دیو ستیز... نیرومند ترین، دلیرترین،تخشاترین،چالاکترین و پیروزترین آفریدگار [یسنای 9 بند 15 و 13] که در جهان خواستار راستی شد [ یسنای 24 بند 5] رد (راهبر) جهان استومند (

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شنودی اهورامزدا

پایانامه جنگ اهورامزدا با سیمرغ

اختصاصی از نیک فایل پایانامه جنگ اهورامزدا با سیمرغ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه جنگ اهورامزدا با سیمرغ


پایانامه  جنگ اهورامزدا با سیمرغ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:525

 

فهرست

 

فـردوســی

برانگیزنده ِ جُـنـبــش ِ

« نـوشــدن از بُـن ِخـود »

صفحه 3

شیوهِ « بُن شدن انسان » یا

چگونه خدا ، میتواند انسان بشود؟

صفحه 16

خـوشــه ای

از تـُخـمـه هـای آزادی

« پیدایش ِ مفهوم آزادی درفرهنگ ایران »

صفحه 24

انسان، درگوهرش ، آزاد است  چون

بُـن ، یا طبیعتِ انسان

«  اصل ِازخـود گـُشا » است

صفحه 38

 

تصویر ِ« خـوشـه »

« سرو آزاد» و« هـُمای ِشهـرآزاد»

صفحه 44

 

چرا سرو، پیکریابی آزادی است؟

چرا انسان ، سرو آزادیست

که فرازش، ماه (= اصل روشنی= آگاهی) است ؟

صفحه 48

چـرا نـمـادِ خـدا

نزد ایرانیان ، مـُرغ بود ؟

 صفحه 53

 

ســیـمـرغ

خدای ِسرکش ومتمـرّ ِد و یـاغی

«  ارتـای  ســرفـراز »

« خـدای ِ جـنـبـشـهای آزادی »

صفحه 58

تضاد ِ آموزه زرتشت

با « فرهنگِ زال زری، یا فرهنگِ سیمرغی »

صفحه 77

خـردِ سرکش

بنیاد ِ اجـتـمـاع آزاد است 

صفحه 93

چرا  بهمن ، همان اکومن است

وچرا الهیات زرتشتی

« اکومن » را از« بهمن » بـرید

ویکی را « دیو» ، ودیگری را «امشاسپند » ساخت

صفحه 105

بهمن ،  اصل « نیرومندی ِانسان » بود

ز« نیرو » بود ، مرد را ، راستی

صفحه 109

دیـوانه شدن ، یا تحوّل  به خـردِ سرکـش

چگونه میتوان « دیـوانـه » شد  ؟

اندیـشیـدن ِ دیـوی

« اکـومـن شـدن ِبهمن »

صفحه 115

مـن  ، هـسـتـم

چون همیشه، شِـگـفـتی، می زایـم

و ازشگفتی های ِخود، خـنـدانم

صفحه 124

روان وتن پرازشگفت است

صفحه 137

بـُن ِهستی

تـمـوّج وتحوّل هست

هرموجی که برمیخیزد، شگفتی ِنوین  هست

صفحه 141

شِـگـِـفـت  و شِـکـُفـتـن

به هستی آمدن یا پیدایش ،

یا شـکـُفتن وخـندیدن

صفحه 156

« خـیــره شـدن ِچـشم »

ازشِگـِفتی، به گستاخی و سـرکشی

 

1- خیره شدن ِچشم ، از شگفتِ بسـیار،

به 2 - مبهوت وگیج ومات شدن

وبه بُن بست رسیدن (پـارادُکس )

و3- ازمات شدن، به نگرش ِعمیق ونگاهِ نافذ

و4- ازمات شدن،به گسـتاخی در خـودانـدیـشی

صفحه 160

چرا ،« چشم » ، اینهمانی با « جـزع »

یا مُهره سلیمانی ، یا« پیسه یمانی» دارد ؟

صفحه 168

رفتن به هفت خوان ِ خیره شدن

برای یافتن ِ چشم خورشید گونه

بررسی ِتجربه رستم ،درپیکاربادیـوسـپـیـد

صفحه 198

گـُستاخی ، رفتن با دیده ِ خود

دریقین ِازخود است

دیــده بگــشـا زین سپس ،  با دیـده مـردم مـرو

صفحه208

فرق ِمیان پهلوان ومُجاهِـد

زال ورستم ، مثل ِاعلای پهـلوانی

اسفندیار، مثل ِاعلای ِمُجاهـد

صفحه 223

دیـو سـپـیـد کیـسـت ؟

میترا ، یهوه ، پدرآسمانی ، الله

« حکومت »

فرهنگ ایران، برضد « صراط مستقیم » است

صفحه242

چگونه شیخ فریدالدین عطار

دست وپای آهنین ِ« الله »

یا « دیوسپیید» را بُرید

صفحه 254

«چـشـم »، نه «آمـوزه»

نگریستن با« چشم ِ خود »

بنیاد فرهنگِ خانوادهِ زال ِزراست

صفحه 262

تفاوتِ « بینـش گـرشاسـپ » 

بـا

بینش ِ« موسـی ِعـَمران= ام + رام »

صفحه 268

برترین بینش ، بینش مستقیم وبیواسطه است

« بینش »، با زایـش ِگوهرهرچیزی  کاردارد

« موسی وگـرشـاسـپ »

صفحه 273

آتشی که روشنی میدهـد ولی نمیسوزانـد

« وَخــش »

صفحه 280

چگونه « دیوار »  تبدیل به « در» میشود

پیدایش مردی زیبا وسه چشمه ،

که دو چشم زیر ِ ابر، و یک چشم فرازابر دارد

و با خواندن آوازی غمزدا ،

همه دیوارهارا ، تبدیل به درهای گشوده میکند

صفحه 287

انداختن ِ « جامهِ رزمـنـده »

وپوشیدن ِ « جامه پرسـتـنـده »

باتبدیل جامه رزم، به جامه عروسی است  که بهمن ، پدیدارمیشود

صفحه 292

مــا فقط چیزهائی را می بینیم ،

که « تماشائی » هستند

صفحه 300

پـرسـتـیـدن چـیـسـت ؟

« پرستیدن آنکه درمیان ِجان، آتش میافروزد»

پرستیدن ،  برپاکردن جشن عروسی انسان،

با خدا درجان ِخودست

صفحه 304

تخم جهان ، درجان ِ هر انسانی کاشته شده

چگونه « کـُل » در « فـرد »، میگنجد ؟

صفحه 311

چرا مـولـوی  بلخی

فطرتِ انسان را ، که همان بُن انسان میـباشد ،

اصل تحوّل ( وَشـتـن = گشـتـن = رقصـیدن»

 وحـرکت (= ارکه )

و نوزائی (= فرشگرد) مـیـدانـد ؟

صفحه 318

فرهنگ سیمرغی

فرهنگ ِ« ضد هر گونه ِ قدرت » است

تفاوت « ارکـه » درفرهنگ سیمرغی

و « انارشیسم، ان+ ارکه » درغرب

صفحه 323

عقل ، جانشین ِخدای نوری میشود

صفحه 325

معنای « جان » درغزلیات مولوی

صفحه 339

فـرهنگ ایـران

فرهنگ فراسوی ِ ایمانها وایدئولوژیها

ومـذاهب واحـزاب واقـوام ومـلـل است

ملـّتِ عشق، از همه دین ها جداست

عاشقان را ، ملت و مذهب ، خداست   مولوی

صفحه 363

رمـز های شـاهـنامه و خـردی که در

جستجوی معانی آنهاست

« دشمنی با افسانه و اسـطوره »

صفحه 371

فرهـنگ  و « مانـنـدای فرهنگ »

چرا، شریعـت اسلام وآموزه زرتشت

« فـرهنگ » نیست ؟

صفحه 386

جـنگـنـدگان بـرضـدِ« فـرهـنگ »

ضحاک ، زرتشت ، محمد

نابـودسـازنـدگان ِ « عـَشق »

به کردار ِ بُن ِ جهان

صفحه 401

چرا ، سیمرغ ، افسانه ودروغ ساخته شد ؟

چرا ،هر قدرتی ،

 حقیقتی که ، هستی اورا به خطر میاندازد

 دروغ وافسانه و باطل، میسازد؟

صفحه 404

« فـرهنگ » و « خـوشه » و« درخت = وَن»

هرسه ، پیکر یابی «اصل پیوستن درگـَشتن »

و« یکی بودن ِ تخم ِفراز، با بُن ِفرود » بودند

صفحه 409

مفهوم « همزاد» زرتشت ،

همین« وَن= بند= یوغ= اصل پیوند یاعشق »

میباشد که درآموزه او،

« اضداد جداازهم و جنگنده باهم » شده اند

صفحه 414

نخستین شاه ایران درشاهنامه

« ایـرج = اِ ر ِ ز= ارتـا»میباشد

که همان سیمرغ، یا « خدای مهر» است

صفحه 415

 

کـتـابـنـامـه


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه جنگ اهورامزدا با سیمرغ